براى سپیدجامگانِ شببیدار
هر شغل و حرفهاى در جامعه داراى زمان مشخص کارى و ساعات رفاهى معین است، اما او گاهى از ساعات اولیه بامداد، گاهى در نیمه روز، گاهى هم در زمان بعد از ظهر و شبهایى نیز در واپسین ساعات شب یا اوایل بامداد در محل کار خود حضور دارد
او نیز مثل همه مردم داراى همسر و فرزند و خانواده است، امّا هرگز نمى تواند در برنامههاى تعطیلات نوروزى و یا اعیاد مذهبى و حتى دیدارهاى خانوادگى حضور داشته باشد.
پرستار را مى گویم، همان شخصى که وجودش بر بالین بیمار بیش از ٨٠ درصد اقدامات پزشکى را تأثیر گذار مىشود.
اما در یک رصد جامع با نگاه رسانهاى براى درک مشکلات این قشر پرتلاش سلامت کشور مىتوان درک کرد که ساعات کار طولانی، شیفتهای در گردش ، شیفتهای شب پرکار، فعالیت ذهنی و بدنی شدید در ارتباط با تعداد بالای بیماران، واگذاری وظایف غیر حرفه ای به عهده پرستاران، تاثیرات روحی تماس مداوم با انسانها در بدترین مرحله ی زندگی (بیماری و مرگ ) و واکنشهای منفی بیمار و همراهان وی همچون پریشانی ، یاس ،پرخاشگری و …، کمبودهای دارویی ،تجهیزات و هماهنگیهای زمان بر برای حضور سایر اعضای تیم درمان همچون ویزیت ، مشاوره ، تصویر برداری ، آزمایشات، اعزام و انتقال بیمار و … از جمله عوامل فشارهای شدید روحی و جسمی پرستاران است.
چه بسیار پرستار یا همان (Nurse) و به تعبیر نگارنده متن سپیدجامهگان شب بیدار همان انسانهایى هستند که محفل خانوادگى، فرزند شیرخوار، همسر و دیگر اعضاى خانواده را براى درمان همنوعان خود رها مىکنند.
همان هایى که خسته گى در تن و زمان طولانى کار حتى به آنها وقت اعتراض به کمبود حقوق یا افزایش مطالبات هم نمىدهد.
امروز روزِ آنهاست، همان هایى که همه ما و اطرفیان مان در هر جایگاه به مراقبت آنها و مهربانى بى پایان شان نیاز داریم، بنابراین این روز خجسته را که تلمیح تاریخى آن میلاد حضرت زینب کبرى«س» آن یگانه بانوى ایثارگر تاریخ است را بزرگ مىشماریم و شاخه گلى را به وسعت دشت وسیع مهربانى به فرشتهگانِ سپید جامه ى شب بیدار تقدیم مىکنیم، آنها که چون گل آفتابگردان رصد مى کنند آفتاب مهربانى را تا روشنى بخش شب تاریک بیماران دردمند باشند و چه خوب است این شعر دکتر شفیعى کدکنى را تناسب نوشته قرار دهم که گفته است :
گل آفتابگردان و نماز آفتابش
به شب و به ابر و ظلمت
نشود دمی بر او گم
دلِ اوست قبلهیابش!